پدربزرگ به عکس کون و کیر دختر جوان باریک چوب پرتاب کرد

پیرمردی روی مبل نشسته بود عکس کون و کیر که در حال خواندن یک مجله بود. او آنقدر مورد علاقه او قرار گرفت که حتی متوجه ظهور دختر جوان و باریک در اتاق نشود. زیبایی بلافاصله فهمید که جهنم در حال خواندن ادبیات ناپسند است و بلافاصله تصمیم گرفت فرصتی بگیرد. او موضوع سینه های لخت ، اما بسیار زیبا را از بین برد. کدو تنبل بلافاصله همه چیز را در مورد مجله خود فراموش کرد و شروع به تحسین بدن داغ عوضی و لمس آن در جالب ترین مکان ها کرد ، سپس چوب را انداخت.